مقدمه                                                                                                           

از هنگام پیدایش علم اقتصاد و توسعه در سالهای پس از جنگ جهانی دوم ، سیاستگذاری توسعه اقتصادی به سه راه متمایز قابل تفکیک است . در دوره نخست از پایان جنگ جهانی دوم تا اواخر دهه 1970 ، اعتقاد به " دولت بزرگ " برای در دست گرفتن زمام امور و شرکت های دولتی به مثابه " قهرمانان ملی " وجود داشت و نظریه های اقتصاد کنزی نیز دولت را نمایی تصحیح کننده شکست بازار می دانست که با طرحهای عمرانی دولتی و حرفه های مقیاس از آن ، فرآیند توسعه را تسریع می بخشید . ناکارایی و انعطاف پذیری شرکت های دولتی و زیان ده بودن آنها ، راه دوم توسعه اقتصادی را ملهم از مکتب شیکاگو یا نئولیبرالها که خصوصی سازی را نوعی غایت و کمال مطلوب می دانستند ، مطرح شد . رویکرد این مکتب در ابتدای دهه 1990 با اعتقاد به قدرت بازار و انتخاب مردم ، به کارآمدی رقابت و قیمت های بازار به جای تخصیص دولتی منابع اصرار ورزید . نگاه به دولت از عامل " توسعه " به جدی ترین " مانع توسعه " تغییر یافت ، پس هر اندازه دولت کوچکتر شود بهتر است . عمر این تفکر نیز در اواخر دهه 90 پایان یافت و راه سوم توسعه اقتصادی ، با شعار " حکمرانی خوب " که اعمال قدرت اقتصادی ، سیاسی و اداری براساس قانون ، پاسخگویی و اثر بخشی را تجویز می کرد ، گام به جهان اقتصاد توسعه نهاد. این رویکرد تمامی توسعه را در فراهم آوردن شرایط و نهادهایی می داند که دولت از عهده انجام وظایف حاکمیتی و پشتیبانی خود برآید و بتواند زمینه ساز رشد بازار و هدایت آن به نفع عامه مردم باشد که از طریق جابجایی کیفیت مداخله دولت با کمیت دولت امکان        می یافت . در روابط جدید دولت چهار چوب حقوقی و محدوده عمل سیاسی را تعیین می کند ، بخش خصوصی تولید ثروت کرده و ایجاد اشتغال می کند و جامعه مدنی از طریق بسیج عمومی برای مشارکت در فعالیت های اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی ارتباط متقابل میان جامعه و سیاست را تسهیل می کند .

 تعریف حاکمیت

حاکمیت سیالترین جنبه حیات هر اجتماع انسانی است . اگر دولت – ملت به جنبه های هستی شناسانه ، و حکومت به ساز و کارهای اجرایی دلالت دارند ، حاکمیت به دلیل و چارچوبی اشارت دارد که به وسیله آن آرمانها ، هدف ها ، منظورها ، و مقصودهای مردمان و نحوه حصول به آنها تبیین می شود .

حاکمیت در یک برداشت به اراده برتر اطلاق می شود : " قدرت برتر فرماندهی یا امکان اعمال اراده ای فوق اراده های دیگر " .

حاکمیت ، عاملی است که کیفیت بقای دولت را تعیین و چگونگی یا مبنای استخراج خط مشی ها ، تصمیمات ، و روش را تبیین می کند، آن چیزی که امروزه در مدیریت به آن راهبرد گفته می شود ، حاکمیت از منظر نخست ( الزامات بقای دولت) مبین یگانگی ، غایت ، و تمامیت دولت ، و از منظر دوم ( تعیین مبانی و چگونگی تعیین و اجرای خط مشی ها و تصمیمات)، اصول و قواعد بازی را بیان می کند .

حاکمیت به معنی اصول و قواعد بازی که باید بر پایه عقل و خرد استوار باشد ، مبنای رابطه اشخاص (چه طبیعی و چه حقوقی ) در سطح های مختلف اعم از داخل موسسات و نهادها ، حکومت ها و جوامع ، و بین دولتها در عرصه جهانی قرار می گیرد ، در هیئت حاکمیت خوب جای خود را باز می کند .

اهداف حاکمیت ( حکمرانی ) خوب

هدف نخستین حاکمیت خوب عبارت بود از : برداشتن موانع توسعه که آن را عمدتاً در فساد ، خویشاوند بازی و خط مشی های نامطلوب می دیدند . به هر صورت بعدها نظریه در سطح های متفاوت و از زوایای مختلف بررسی شد .عده ای آن را از نظر اداره امور عمومی و خط مشی دولتی بررسی و به اصلاحات حکومتها در خدمت رسانی و کارایی و اثر بخشی فعالیت های حکومت توجه کردند . عده ای دیگر به آن از نظر فراهم آوردن قالبی قانونی برای توسعه بازارهای رقابتی و حفاظت از حقوق خصوصی افراد دقت نظر کردند .

پاره ای هم به جنبه های پاسخگویی و حسابدهی موسسه های دولتی در برابر بازرسان ، حسابرسان و نمایندگان مردم پرداختند . سرانجام عده ای هم بر انتشار اطلاعات مالی از جمله در عملکرد بودجه سالانه حکومت ها تأکید کردند .

سازمان ملل در سال 2005 هشت ویژگی اصلی برای حاکمیت خوب مطرح می کند که عبارتند از :

1- مشارکتی ، 2- مبتنی بر اجماع ، 3- پاسخگو ، 4- شفاف ، 5- متوجه و برآورده ساز ، 6- کارآمد و اثر بخش ،        7- برابرنگر و در برگیرنده ، 8- پیرو قانون .

با اعمال این ویژگیها ، فساد به حداقل می رسد ، دیدگاهها و نظر گروهها و اقلیت ها در امور دخالت داده شده و صدای اقشار آسیب پذیر در جامعه شنیده و به برآورده ساختن نیازهای حال و آینده جامعه توجه می شود .

دیدگاههای رسمی در مورد حکمرانی خوب

سازمان های بین المللی (بانک جهانی،صندوق بین المللی پول و سازمانهای وابسته به سازمان ملل) با این نظر موافق هستند که تغییرات بنیادین در ساختارهای سیاسی و اداری پیش نیاز توسعه اند . آنها احکام و دستور العمل های ناظر در مورد ساختارهای سیاسی را بدقت بررسی می کنند و مسائل فنی مانند پاسخگویی و شفافیت را مورد توجه جدی قرار می دهند .

بانک جهانی (WB) چهار عنصر اصلی برای حکمرانی خوب قائل است . گرچه این عناصر با موارد ارائه شده از سوی مدیریت توسعه ماوراء بحار (ODA) تداخل یا همپوشانی دارند، ولی در این موارد ، نکات مرتبط با ساختارهای سیاسی مورد توجه قرار نگرفته اند :

1- مدیریت بخش دولتی : دولت باید منابع مالی و نیروی انسانی خود را از طریق بودجه بندی ، حسابرسی و نظامهای ارائه گزارش در رفع عدم کارآیی بویژه در بخش های ضعیف جامعه ، به شکل موثر مدیریت کند .

2- پاسخگویی : کارکنان رسمی دولت باید در قبال اقدامات خود پاسخگو باشند . تحقق این امر مستلزم حسابرسی و ممیزی اثر بخش ، عدم تمرکز ، پاسخگویی در سطح خرد در قبال مراجعه کنندگان و قائل شدن نقش موثر برای سازمانهای غیر دولتی است .

3- چارچوب قانونی برای توسعه : باید مجموعه مقرراتی کارساز تدوین و اجرا شود و در صورت بروز تعارض ، اختلاف ها از طریق هیئت های قضایی مستقل حل شود . همچنین سازوکارهایی وجود داشته باشد تا بتوان مقررات را در صورت انحراف از اهداف ، اصلاح کرد .

4- اطلاعات و شفافیت : سه بستر مناسب برای بهبود وجود دارد : اطلاعات در زمینه اثر بخشی اقتصاد ، شفافیت به عنوان ابزاری برای جلوگیری از فساد ، و قرار دادن اطلاعات موجود در اختیار عامه جهت تحلیل خط مشی ها .

توصیه ها و سیاست های اجرایی برای دستیابی به حکمرانی خوب

در این خصوص 15 راهبرد کلی مطرح و راهبردها عبارت است از :

  • کاهش بار مالی قوانین و تنظیم گری
  • افزایش شفافیت
  • تثبیت و حفاظت از آزادی رسانه های جمعی
  • افزایش مشارکت عمومی در تصمیم گیری
  • کاهش درجه صلاح دید مقامات دولتی
  • اصلاح موسسات دولتی
  • تقویت ظرفیت اداری و اجرایی موسسات دولتی
  • تقویت نظارت قوه مقنّنه بر قوه مجریه
  • اصلاح قوه قضائیه
  • ارائه ساز و کارهای بدیل برای حل و فصل اختلافات
  • تاسیس نهادهای بازرسی ویژه
  • مبارزه با فساد
  • تمرکز زدایی به خوبی طراحی شده وظایف دولت
  • ارتقای ظرفیت حکمرانی مردم سالار درون شرکت های بخش عمومی
  • تشویق به تاسیس سازمانهای جامعه مدنی

نتیجه گیری

از آنجا که هر یک از سه حوزه : دولت ، بخش خصوصی و جامعه مدنی ضعف ها و قوتهایی دارند ، حکمرانی خوب به ویژه در ارتباط با الزام توسعه پایدار مانند پل ارتباطی سازنده میان این حوزه ها را فراهم می کند . حکمرانی خوب به رابطه تعاملی میان سه بخش دولتی ، خصوصی و جامعه مدنی می اندیشد و ساز و کارهای استفاده حداکثری از توان بالفعل و بالقوه این سه بخش را پیشنهاد می کند .

حکمرانی خوب رویکردی است که در نتیجه ناکامی سیاستهای دولت رفاه و اقتصاد لیبرالی شکل گرفت و نظریه ای است که در آن بر ارایه خدمات عمومی کارآمد ، نظام قضایی قابل اعتماد و نظام اداری پاسخگو تاکید می شود . البته حکمرانی خوب آرمانی است که دستیابی کامل به آن مشکل است . کشورها و جوامع معدودی به دستیابی کامل به حکمرانی خوب نزدیک شده اند ، در عین حال برای تضمین توسعه انسانی پایدار باید برای رفتن به سوی این آرمان با هدف تحقق آن تلاش نمود .

منابع و مآخذ :

  • حاکمیت ( مفاهیم کلیدی ) / نویسنده آنه مته کایر: مترجمان ابراهیم گلشن و علی آدوسی . تهران : موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی ، 1386 .
  • حکومت داری ، مدیریت و توسعه : چگونه دولت کارآمد داشته باشیم / نوشته مارک ترنر و دیوید هیوم ، ترجمه عباس منوریان . تهران : موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی ، 1379 .
  • فصلنامه تحول اداری ، ترجمان سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور ، دوره دهم ، پاییز ، مهر 1385 ، شماره 52 .
  • رحمت ا... قلی پور ، حکمرانی خوب و الگوی مناسب دولت ، دفتر گسترش تولید علم دانشگاه آزاد اسلامی و با همکاری مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام ، 1388.
  • هفته نامه پیام تحول اداری ارگان سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور ، سال پنجم ، آبان ماه 1382 ( هفته چهارم ) .

 

اشتراک گذاری پست در شبکه های اجتماعی

Submit to DiggSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

دیدگاه‌ها   

0 #1 دکتر محمدرضا جلالی 1396-08-28 10:38
جناب آقای دکتر حسن قاسمی شاد
ضمن تشکر و آرزوی موفقیت های بیشتر برای جنابعالی، سایت مدیریتی شما از نظر شکلی و ماهوی بسیار عالی است. مقاله تدوین شده حکمرانی خوب نیز عالی بود
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


آمار بازدیدکننده گان

مترجم آنلاین

مترجم آنلاین

دیکشنری آنلاین

نظرسنجی

نظرسنجی شما در رابطه با وب سایت ؟

بازدیدکننده گرامی با تشکر از بازدید شما از سایت مدیریتی اینجانب، لطفا ضمن شرکت در نظرسنجی، نظرات خود را ذیل یکی از مطالب سایت مرقوم فرمائید. با سپاس فراوان دکتر حسن قاسمی شاد


با توجه تجربیات بیش از سی سال در بخش دولتی و خصوصی و نظر به درخواست هاي مکرر بازدیدکنندگان سایت، آماده ارائه خدمات مشاوره مدیریت در زمینه های مختلف منجمله

1-مدیریت منابع انسانی

2- مشاوره رهبری و مدیریت استراتژیک

3 - تهیه طرح های تجاری

4 - مدیریت ژاپن

 

لطفا درخواست خود را به صورت دقیق و شفاف به ایمیل اینجانب hghasemishad@gmail.com ارسال نمایید.

تلفن تماس ضرورری 09124193508

نظرات و پیشنهادات :‌

بازدید کننده گرامی، ضمن تشکر و قدردانی از انتخاب سایت مدیریتی اینجانب و آرزوی بهترینها برای جنابعالی ،لطفا نظرات و پیشنهادات خود را ذیل یکی از مطالب و مقالات سایت که در 6 حوزه مدیریت دسته بندی موضوعی شده است مرقوم فرمائید. با تشکر و سپاس از شما  بازدیدکننده عزیز.                      

دکتر حسن قاسمی شاد

Go to top