چاپ کردن این صفحه

بررسی اجمالی بورس در روزهای اخیر

 

 

 

یکی از معضلات اقتصاد ایران از گذشته‌های دور درک نادرست از مفهوم قیمت در اقتصاد و کارکرد آن در نظام بازار است که متاسفانه ذهن اکثر سیاستمداران و حتی برخی اقتصاددانان را پر کرده است. قیمت نقش اطلاع‌رسانی دارد، یعنی کمیابی نسبی کالاها، خدمات و دارایی‌های مورد معامله در بازار را به اطلاع خریداران و فروشندگان می‌رساند.

اگر این اطلاع‌رسانی به‌درستی انجام شود، دادوستد‌کنندگان در بازار بخت بیشتری خواهند داشت تا تصمیماتی که می‌گیرند قرین موفقیت باشد و به‌اصطلاح تخصیص منابع کمیاب به‌طور بهینه‌ای صورت گیرد. این سخن که با اطلاعات غلط نمی‌توان تصمیمات درست گرفت یک بدیهی عقلی است.

یکی از علل بنیادی مشکلات اقتصاد ما همین مساله است که موجب شده قیمت‌ها به جای آنکه حامل اطلاعات درست برای تصمیم‌گیری باشند، انتقال‌دهنده اطلاعات نادرست و در نتیجه تصمیم‌گیری‌های نادرست و به هم ریختن نظام اقتصادی کشورند.

ویژگی شرایط کنونی، افزایش کم‌سابقه شاخص بازار سهام در ماه‌های اخیر و افت ناگهانی آن در چند روز گذشته است که همه مسوولان و افکار عمومی را نگران کرده است. البته باید یادآوری کرد که بازگشت نرخ تورم دورقمی فزاینده از دو سال پیش و اصرار مسوولان برای کاهش دستوری نرخ‌های بهره اسمی عملا موجب منفی شدن نرخ بهره حقیقی شده است؛ این پدیده را در کنار تیره شدن چشم‌انداز انتظارات در روابط اقتصادی بین‌المللی، شاید بتوان از مهم‌ترین عوامل آشفتگی و تلاطم در همه بازارهای مالی دانست.

حرکت نوسانی شاخص‌کل در هفته‌های اخیر کم‌کم این ذهنیت را در بین سهامداران ایجاد کرده است که نباید انتظار رشد شارپ از شاخص کل داشت. بر طبق  این فرضیه، شاخص کل در 4 ماه ابتدایی سال رشد خارق‌العاده‌ای داشته و بعد از افت قابلی توجهی که در مردادماه به ثبت رسانده است، حالا وارد دوران نوسانی شده است. در این بین حمایت حقوقی‌ها از بازار سرمایه باعث شده محدوده حمایتی برای دماسنج بازار ایجاد شود و از سوی دیگر عرضه‌های سنگینی که اغلب هیجانی است نمی گذارد سقف‌های قبلی شاخص کل شکسته شود.

در معاملات روز گذشته نیز همین عرضه‌های سنگین بازار را قرمزپوش کرد و دوباره نمادهای مختلف را به صف فروش رساند اما حمایتی که در نیم ساعت پایانی شکل گرفت، سهامداران را به متعادل شدن بازار در معاملات امروز امیدوار کرد.

در این بین دو نکته حائز اهمیت وجود دارد. نخست آن که نمادهای پالایشی در کانون توجه هستند و از قضا از این نمادها نیز حمایت ویژه‌ای می شود به نحوی که روز گذشته ارزش معاملات «شپنا» به بیش از 2400 میلیارد تومان رسید. بسیاری از سهامداران برای خرید صندوق «پالایش» همچنان دست نگه داشته‌اند و روند بازار را رصد می کنند.

در واقع اگر قیمت نمادهای پالایشی نسبت به روز 4 شهریور که مبنای محاسبه ارزش 4 نماد پالایشی در این صندوق بود، رشد قابل توجهی نداشته باشند، شاید خرید این صندوق در شرایط نوسانی بازار به صرفه نباشد. با توجه به این تحلیل انتظار داریم روند مثبت پالایشی‌ها ادامه داشته باشد.

اما نکته دوم به زمان معاملات باز می گردد. در واقع در روزهای اخیر دو «نیم ساعت» در جریان معاملات تاثیرگذار هستند. نیم ساعت ابتدایی مشخص می‌کند که آیا حجم عرضه‌ها در بازار بالاست یا نه. چه بسیار روزهایی همانند روز گذشته که در نیم ساعت ابتدایی شاخص‌کل رشد چند ده هزار واحدی داشته اما در ادامه با افزایش عرضه‌ها به سمت منفی شدن پیش رفته است. اما نیم ساعت پایانی نیز به نیمه مربیان شباهت پیدا کرده است؛ جایی که اگر قرار بر حمایت از بازار باشد، سهامداران حقوقی دست به کار شده و صف فروش ها را جمع می کنند.

در جریان معاملات امروز نیز همین دو «نیم ساعت» می‌تواند در روند بازار نقش تعیین کننده داشته باشد. البته با توجه به حمایت حقوقی‌ها در پایان معامات روز گذشته و در صورتی که در دوره پیش گشایش نیز سفارش های خرید حمایتی ثبت شود، بازار می تواند از همان ابتدا به سمت تعادل حرکت کند.

حدضرر چیست؟

‌بنظر می رسد مهم‌ترین راهکار و استراتژی معاملاتی، تعیین "حد ضرر"  باشد. معامله‌گران در بازارهای مالی، معمولا برای فروش سهام خود موقعی که با افت قیمت مواجه می‌شوند، اهداف قیمتی‌ای را برای فروش مشخص می‌کنند. برای مثال شخصی که سهم الف را در قیمت هزار تومان می‌خرد، این استراتژی خروج را انتخاب می‌کند که در صورتی که قیمت به ۸۰۰ تومان رسید، سهم الف را خواهم فروخت. اما قیمت ۸۰۰ تومان از کجا استخراج شده است؟  به‌طور معمول معامله‌گران از ابزار تحلیل تکنیکال برای کشف و مشخص کردن قیمت‌های فروش در روند نزولی و روند صعودی استفاده می‌کنند.

ابزارهایی مانند: ‌خط روند حمایت مهم یا کف قیمتی سهم، ‌فیبوناچی، ‌امواج الیوت، ‌الگوهای نموداری مثل:‌کف دوقلو، ‌الگوی سروشانه و... اما در صورتی که آشنایی‌ای با تحلیل تکنیکال نداریم چه کنیم؟ 

در این صورت نیز حد ضرر مشخص کنید. حد ضرر را به میزانی که توانایی قبول مقدار از ضرر در سرمایه را دارید، قرار دهید. به‌طور مثال ۱۰ میلیون تومان از سهام الف به قیمت هزار تومان خریده‌اید. شخصی با ریسک‌پذیری کم تنها تحمل از دست دادن ۱۰ درصد از اصل سرمایه را دارد. پس حد ضرر این شخص می‌شود ۹۰۰ تومان که در این قیمت، قیمت سهام ۱۰ درصد افت کرده است.

شخص دیگری توانایی تحمل ۲۰ درصد ضرر در اصل سرمایه را در خود می‌بیند. این شخص تا ۲۰ درصد افت قیمت در سهام فروشنده نخواهد بود. اما اگر قیمت از ۸۰۰ تومان پایین‌تر آمد، فروشنده است. درست فکر می‌کنید. پایبندی به استراتژی معاملاتی از آنچه به‌نظر می‌رسد، سخت‌تر است.

منبع: سایت وزین دنیای بورس، تازه های بورس در اکوی ایران، مطالب مربوط به 5، 10 و 11 شهریور ماه 99

اشتراک گذاری پست در شبکه های اجتماعی

Submit to DiggSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn